تجربه ی شستشوی معده :
من قصد خ و د ک ش ی نداشتم ولی تو شرایط افتضاحی بودم و حالم خیلی بد بود از حرص چندتا ملاتونین خوردم که بخوابم ولی همین که خوردم با خودم گفتم این چه غلطی بود کردم ، شستشوی معده با اختلاف یکی از وحشتناک ترین تجربههای زندگیم بود اون شلنگ پلاستیکی رو وقتی از بینی میخوان بفرستن تو معده رسما مرگ رو جلوی چشماتون میبینید نه میتونید درست نفس بکشید کلی عق میزنید من وسطش کلی بالا آوردم ولی همچنان با زور فشارش میدادن تا بره تو معدم با گریه و جیغ التماس میکردم هرچی تو معدم بود بالا آوردم دیگه درش بیارین ولی بازم ادامه میدادن ، هدف از شستشوی معده بالا آوردن نیس ولی انقدر فرایند وحشتناکیه و جوری حلق رو تحریک میکنه که اکثرا بالا میارن ، وقتی شلنگ به معده میرسه یه سری سرم شستشو رو از طریقش وارد معده میکن بعد مواد رو میکشن بیرون خارج میشه دو سه بار اینجوری معده رو شستشو میدن و بعد شلنگ رو میکشن بیرون ، عملا آرزوی مرگ میکنید و به غلط کردن میوفتید ، بعدشم تا چند روز ته حلقتون زخمه مزه خون تو دهنتونه نفس کشیدن سخته با سوزش همراه میشه و خلاصه خیلی چیز مزخرفیه امیدوارم هیچوقت تجربش نکنید .
- 🫠
من قصد خ و د ک ش ی نداشتم ولی تو شرایط افتضاحی بودم و حالم خیلی بد بود از حرص چندتا ملاتونین خوردم که بخوابم ولی همین که خوردم با خودم گفتم این چه غلطی بود کردم ، شستشوی معده با اختلاف یکی از وحشتناک ترین تجربههای زندگیم بود اون شلنگ پلاستیکی رو وقتی از بینی میخوان بفرستن تو معده رسما مرگ رو جلوی چشماتون میبینید نه میتونید درست نفس بکشید کلی عق میزنید من وسطش کلی بالا آوردم ولی همچنان با زور فشارش میدادن تا بره تو معدم با گریه و جیغ التماس میکردم هرچی تو معدم بود بالا آوردم دیگه درش بیارین ولی بازم ادامه میدادن ، هدف از شستشوی معده بالا آوردن نیس ولی انقدر فرایند وحشتناکیه و جوری حلق رو تحریک میکنه که اکثرا بالا میارن ، وقتی شلنگ به معده میرسه یه سری سرم شستشو رو از طریقش وارد معده میکن بعد مواد رو میکشن بیرون خارج میشه دو سه بار اینجوری معده رو شستشو میدن و بعد شلنگ رو میکشن بیرون ، عملا آرزوی مرگ میکنید و به غلط کردن میوفتید ، بعدشم تا چند روز ته حلقتون زخمه مزه خون تو دهنتونه نفس کشیدن سخته با سوزش همراه میشه و خلاصه خیلی چیز مزخرفیه امیدوارم هیچوقت تجربش نکنید .
- 🫠
تجربههای درمان مشکلات معده
0
پسند
نظرات
425 نظرولی من روی جوش تست نکردم روی رد زخم و سوختگی تست کردم
بچه بودم بیشتر از ۱۹ سال سن نداشتم
مجازی به یه پسر اعتماد کرده بودم دل بسته بودم
آخرش اون پسره دروغ گفت من فامیلشون هستم پسره شهادت رسیده این جور چیزا
منم زود باورم شد زود باور کردم
۲۰ تا قرص جور با جور خوردم
مادرم فهمید منو برد دکتر مثل ایشون
معدم شستشو دادن
خیلی بده خیلی
من تو بیمارستان خون بالا میاوردم
خدا اون روز واسه دشمن هم نیاره
نمیدونم چند سال گذشت
ولی گذشت حالا نامزدم مرد خوبیه
خودش در گوشم گف
اتفاقا الان داشتم با داداشم صحبت میکردم
گفت زلیخای بدبخت، اونی که عاشقشی یوزارسیف نیست که خودتو پیرکنی ازبین ببری بیاد جوونت کنه
میره زن میگیره تو میمونی و پیریت
چون اثرات خودزنی میمونه و اگه حتی یه روز خوبم بشی هی چشمت بهش میوفته