U

کاربر ناشناس

تجربه به اشتراک گذاشته شده
October 14, 2025 at 04:35 PM
تجربه فعالیت در حوزه :

سلام من هم میخام از تجربه خودم تو حوزه علمیه بگم هم یه درد و دلی باهاتون کرده باشم
فقط اینکه خیلی طولانیه ممنون میشم تا آخر بخونید
من از بچگی نه مذهبی بودم نه چادری
خانوادم به شدت مذهبی بودن بابام فرمانده پایگاه بسیج بود
من یه بچه آزاد و شاد واسه خودم میچرخیدم و عشق دنیا رو میکردم
تو دبیرستان رشته کامپیوتر خوندم تا اینکه متاسفانه از دبیرستان فارق التحصیل شدم کابوسای هر روزم شروع شد
به خاطر اینکه مذهبی نبودم هی توهین ها و تحقیر ها از طرف پدر مادرم شروع شد
هر سری میرفتیم بیرون بابام جلو در وایمیستاد به زور چادر سرم میکرد من سر نمیکردم گریه میکردم منو میزد میگفت باید بپوشی مردم بیرون میبینن میگن باباش فرمانده پایگاهه دخترش هرزه س درحالی که من تو عمرم دست یه پسرم نگرفته بودم بابام هر روز بهم میگفت هرزه و خراب
به زور دست منو گرفت برد حوزه علمیه ثبت نامم کرد اونا ازم مصاحبه گرفتن بعد من جوراب پام نبود گفتن چرا جوراب نپوشیدی گفتم گرممه نمیپوشم بعد گفتن نماز صبح پا میشی گفتم بعضی وقتا فقط (کلا نماز ظهر و شبم نمیخونم چه برسه به صبح) بعد سوالای سیاسی پرسیدن که مثلا وضع اقصادی خرابه من میدونستم صدامو ضبط میکنن الکی تعریف کردم
بعد که نتایج اومد من رد شدم و گفتن کاملا مشخصه دخترتون به حوزه علاقه نداره
من خوشحال شدم که رد شدم ولی بابام منو برد پیش امام جمعه شهرمون گفت دختر منو اگه قبول نکنید پس فردا میره کار خلاف میکنه و میفته تقصیر شما اونام مجبور شدن منو قبول کنن
حالا از فضای خود حوزه بگم
همشون سن بالان ینی من اون موقع ۱۸ سالم بود افتاده بودم بین زن های بالای ۴۰ سال
شلوار لی که اصلا نباید بپوشی شلوارت باید گشاد باشه مانتوت باید زیر زانو باشه روسریتو باید با گیره روسری ببندی جوری که گردنت دیده نشه
چادر عربی و چادرهایی که دست دارن نمیزارن بپوشی باید ساده باشه آرایشم که قطعا ممنوعه
من هر روز صبح با عذاب از خواب پا میشدم میرفتم حوزه درس های حوزه رو هم که اصلا نگفتم افتضاح همش چیزای مذهبی و زن ستیزی بعد من چون مجرد بودم همش هی بهم نگاه تحقیر امیز میکردن هی میگفتن اره کی شوهر میکنی زود برو بچه بیار تا نترشیدی هی منو مسخره میکردن منم همیشه ته کلاس میشستم یواشکی میرفتم تو گوشی درس ها رو هم گوش نمیدادم
بعضی از استاداشون واقعا خوب بودن ولی کادر حوزه افتضاح بودن خیلی اذیت میکردن هر روز مراسمای مختلف میگرفتن و مجبور بودی شرکت کنی واسه هر شهادت مراسم میذاشتن روضه میخوندن حتی روزایی که کلاس نداشتی به خاطر مراسمشون باید پامیشدی میومدی بعد باید شهادتارو حفظ میکردی که تو اون روز مشکی بپوشی رنگی نپوشی بعد داخل خود حوزه مهدکودک بود هر روز صدای جیغ بچه ها میومد تمرکز همه رو به هم میزد استادا بچه هاشونو میاوردن سر کلاس یهو موقع کنفرانس بچه استاد میرفت زیر پات حواستو پرت میکرد
من ۵ سال رو تو افسردگی سر کردم تپش قلب گرفتم از شدت استرس تکرر ادرار گرفتم
موقعی که میرفتم بیرون باید به زور چادر سر میکردم وقتایی که بابام نبود بدون چادر میرفتم بیرون ولی همش استرس داشتم که نکنه بچه های حوزه منو ببینن برن زیرآبمو بزنن دائم تو استرس بودم بدتر از همه فامیل هی میپرسید چرا دانشگاه نمیری منم الکی میگفتم شرایط ندارم ولی بابام میومد وسط میگفت اره این حوزه درس میخونه بعد کم کم همه فهمیدن من حوزه درس میخونم ازم دور شدن دیگه دوستیشونو با من قطع کردن پیششون میشستم بلند میشدن جاشونو عوض میکردن خلاصه انقد درسای حوزه سخت بود من چهار بار مشروط شدم سه بار تعهد دادم مشروطیمو حذف کردن ولی دیگه فرصت آخر بود تا اینکه فرصت آخرمم سوخت و مشروط شدم
بابام حتی مامانم و آبجیمم مجبور کرد حوزه درس بخونن منتها اونا علاقه داشتن تا آخرش خوندن مشکلی نداشتن
بعد الان ترم جدید شروع شده من دیگه انصراف دادم بابام چند ماهه باهام حرف نمیزنه قهر کرده ولی من از وقتی انصراف دادم نصف استرسام کم شد آرومتر شدم میتونم نفس عمیق بکشم راحت بدون ترس بدون چادر میرم بیرون هرچقد بخوام آرایش میکنم
فقط اینکه همه خاستگارام طلبه ن و منم دیگه نمیخام خودمو بدبخت کنم واسه همون همشونو رد کردم میدونم یه فرد آزاد و غیر مذهبی از ترس بابام نمیاد جلو و من مجبورم انگ ترشیده بودن رو تو سن ۲۳ سالگی تجربه کنم و هر روز بابت تو خونه پدرمادر موندن تحقیرا رو تحمل کنم
امیدوارم هیچوقت تو زندگیتون اجبار و زور بالاسرتون نباشه.
- 🍡
تجربه‌های حرفه‌ای
0 پسند

نظرات

1284 نظر
M
Maryam0shariati
October 14, 2025 at 04:47 PM
سختی کشیدن هم می‌تونه مثل زمان نسبی باشه
مثلا وقتی خوش میگذره زود میگذره
وقتی توی یه محیطی به یه نفر خوش نمی‌گذره ممکنه بدی های خیلی بیشتری ازش را تصور کنه یا حتی ببینه
ولی واقعا حوزه های علمیه امروز خیلی متفاوت از برداشت دوستمون هستند
تربیت معلم های سابق و امروز هم خیلی متفاوتند
سخته کسی مجبور به کاری بشه ولی محیط حوزه تا جایی که من می‌دونم با وجود درس های سخت و مزخرفش خیلی دوستانه است.
0 پسند
M
Mohammad_24816
October 14, 2025 at 04:47 PM
واقعا پدر و مادرهای نسل ما کلی مشکلات روحی و روانی دارن و اصلا قبول ندارند و دنبال درمانش هم نمیرن
بزرگترین مشکل روحی و روانیشون هم اینکه برای بچه هویت مستقل قایل نیستند
اینکه بچه حق دارد طور دیگر فکر کند ، طور دیگر تصمیم بگیرد
متاسفانه منم همین مشکلو داشتم ولی نه به شدت شما
حتی حق مخالفت با نظر مادرم در ازدواجم یا تصمبم های مالیم رو نداشتم
حتی حق نداشتم وقتی بچه های فامیل میومدن از من مشاوره تحصیلی بگیرن مخالف نظر مادرم حرفی بزنم وگرنه ناراحتی و لعن و نفرین شروع میشد
و تمام اینها منجر شد به خراب شدن رابطه من و مادرم
پدر و مادرم ایرانی هم که کلا در توهم اسلام ورژن پدر و مادری هستند و فکر میکنن هر بچه ای باهاشون مخالفت بکنه مستقیم میره جهنم
پدر و مادر های نسل ما اکثرا بچه نمیخوان
یک برده گوش به فرمان میخوان که نه هویت مستقل داشته باشه نه فکر مستقل نه نظر مستقل نه احساس مستقل
متاسفانه با ابن کاراشون تمام محبت و زحماتی که برای بچه مبکشند رو بی ارزش میکنند و رابطشون با بچه رو خراب میکنن
شماهم حق داشتید و ایراد از پدرتون هست
پدرتون حق نداره برای شما آرزو بکنه مسیر زندگی تعیین بکنه
حق نداره برای آبروی توهم زده اش پیش بقیه از زندگی و احساسات شما خرج بکنه
عذاب وجدان نداشته باشید و فکر نکنید قهر خدا متوحه شما هست چون پدرتون ازتون ناراضیه
0 پسند
A
ناشناس
October 14, 2025 at 04:46 PM
هعیی🫠
0 پسند
A
ناشناس
October 14, 2025 at 04:46 PM
0 پسند
A
ناشناس
October 14, 2025 at 04:45 PM
😐😐😐😐😐😐خدا شفاشون بده
0 پسند
S
SraNmt
October 14, 2025 at 04:45 PM
💔💔
0 پسند
M
MeliRosie
October 14, 2025 at 04:45 PM
خودش با این کارایی که خانواده سرش اوردن فکر نکنم دیگه علاقه ای به اسلام و دین داشته باشه
0 پسند
A
Apoloox
October 14, 2025 at 04:44 PM
کلی گفتم حرفمو
وگرنه این بنده خدا که مشخصاً درگیر حماقت اطرافیان عقب‌افتاده‌اش بوده
0 پسند
A
ناشناس
October 14, 2025 at 04:44 PM
چقدر سخت 💔خاک بر سرشون که به بچه های خودشونم رحم نمیکنن
فقط تنها چیزی که میتونم بگم اینه که کم‌ نیار
برای زندگیت بجنگ
تا الان جنگیدی و موفق شدی که حوزه نری ،از الان به بعد هم با جنگیدن میتونی زندگی خودتو نجات بدی.
دوما ۲۳ سالگی سن ترشیدگی نیست عزیزم ،فکر نکن شوهر داشتن امتیازه
روی خودت کار کن
0 پسند
A
ناشناس
October 14, 2025 at 04:44 PM
خوبه ک خودش مشخصا گفته اسلام گرا نیست اصلا
0 پسند

ثبت نظر شما