تجربه های درخواستی :
دخترم ۱۷ سالمه بعنوان یه بچه خونگی که همه لوسش کردن و هیچییییییی بلد نیستم و خیلی نسبت به همه جاموندم چطور با بقیه دوستی سودمند داشته باشم و با ادم حسابی هادر ارتباط باشم که ازشون یاد بگیرم؟بیشتر توی فضای مجازی مد نظرمه چون درونگرام وزیاد بیرون نمیرم اصلا
و مستقل بودنو از وضعیت فاجعه ای که هستم از چی شروع کنم به یادگرفتن((:
(تجربههای درخواستی رو
تو کامنتای همین پست بفرستین)
- ❤️
دخترم ۱۷ سالمه بعنوان یه بچه خونگی که همه لوسش کردن و هیچییییییی بلد نیستم و خیلی نسبت به همه جاموندم چطور با بقیه دوستی سودمند داشته باشم و با ادم حسابی هادر ارتباط باشم که ازشون یاد بگیرم؟بیشتر توی فضای مجازی مد نظرمه چون درونگرام وزیاد بیرون نمیرم اصلا
و مستقل بودنو از وضعیت فاجعه ای که هستم از چی شروع کنم به یادگرفتن((:
(تجربههای درخواستی رو
تو کامنتای همین پست بفرستین)
- ❤️
تجربههای شغلی و کارآفرینی
1
پسند
نظرات
582 نظرانگار که تمام تنم را سیخ داغ بگذارند و نتوانم دم بیاورم.
با هر بالا رفتنی جانی کندیم و قسمتی از جانی کندیم که تنها و مهم ترین داراییمان بود.
اما چه میدانستیم؟چه...
و وقتی به بالاتری رسیدیم دیگر این کسی که رسیده آن کسی که شروع کرده بود نبود.
اما خدا برای هیچکس نیارد،آن را؛
اتفاق...
که پایت سُری بخورد و خودت سُکی.*
رها؟ نه.پرت بگو.
پرتم میکنند؟پرتاب بگو.
از عرش به فرش کشیده میشوی
و بعد بر زمین میکشندت
بعدتر در زمین.
به کنج قبر خودت هم بروی رهایت نمیکنند.
با لعنت ها و نفرین ها و تهمت ها
بعد میگریند و میگویند چه سختی کشید
آهاااااای
أيهاالناس
يا أهل بيتي
يا عائلتي
زندگی با تمام سختی هایش هم بر من سخت نبود
شماها بر من سختش کردید
حتی خوشی هایش را هم بر من سخت کردید
من که از شماها نمیگذرم
خداوند هم نگذرد
انسانی که در تفکرات خود در اسمان ها سیر میکند در اثر یک اتفاق ، سیستم تفکراتش برهم میریزد و غمناک میشود.
ایا نتیجه تفکرات است که انسان را اندوهنگین میسازد؟
یا
این غم است که انسان را وادار به تفکر میسازد؟